<no title>
امروز با بابا و مامان رفتیم خرید عید.از ساعت یک تول کشید تا ساعت چهار و من خسته شدم و نغ زدم و اونا را کلافه کردم.تقسیر خودشون بود.تازه امروز انگشت شستم خورد به لبه پارچ و برید.تمام
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی
امروز با بابا و مامان رفتیم خرید عید.از ساعت یک تول کشید تا ساعت چهار و من خسته شدم و نغ زدم و اونا را کلافه کردم.تقسیر خودشون بود.تازه امروز انگشت شستم خورد به لبه پارچ و برید.تمام